سلامت نیوز: در این سالها اضطراب و استرس بیش از هر زمان دیگری یار جدانشدنی زندگیهایمان شده است. در کسری از ثانیه شرایط زندگی تغییر میکند و هیچ کدام از ما نمیدانیم فردا قرار است وارد چه بازی جدیدی شویم. یک روز قیمت دلار و طلا ثانیهای بالا میرود و روز دیگر میبینیم قیمت خودروهای تولیدی کم کیفیت سر به فلک میکشد.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جهان صنعت نوشت: حقوقها ثابت میماند اما ارزش پولی که آخر هر ماه با هزار سختی به دست آوردهایم کم و کمتر میشود و ما مردم عادی راهی نداریم جز نظاره کردن سقوط تدریجی زندگی و سکوت کردن در برابر تمام این ناکارآمدی و بیمسوولیتیهای مسوولان. در این میان اما روح و روان مردمی که هیچ سرمایهای نداشتند تا به آن دلخوش کنند و هر روز از طرق مختلف نظارهگر بالا رفتن سود و سرمایهشان باشند، بیش از همه آسیب دید. سرخوردگی و آسیبهایی که به این قشر وارد شد تا سالهای زیاد غیرقابل جبران است.
وجود مشکلات و فشارهای مختلف در زندگی افراد از جمله فشارهای اقتصادی بر سلامت روان آنها تاثیر منفی خواهد داشت و موجب اختلالات جسمی و روانی خواهد شد. وضعیت موجود جامعه و افزایش فشارهای اقتصادی با ایجاد فشار روانی در افراد میتواند نتایج مخربی همچون روی آوردن به خودکشی را به دنبال داشته باشد. نمونههای حاضر از خودکشی در پل میرداماد، میدان امام حسین، خودسوزی در شهرک قدس کرج و خودسوزی مقابل شهرداری تهران همگی ناشی از نابسامانیهای اقتصادی، اجتماعی و ناامیدی افراد از آینده است.
مشکلات اقتصادی آمار طلاق را بالا برده
فشارهای روانی ناشی از مشکلات اقتصادی با ایجاد استرس، اضطراب و احساس ناتوانی در اداره امور زندگی، سلامت روحی و روانی افراد را به خطر انداخته و بریده شدن از جامعه و پیوندهای ارتباطی را به دنبال خواهد داشت. عوامل عاطفی، اقتصادی، فرهنگی و تنوعطلبی از جمله مواردی است که موجب افزایش آمار طلاق خواهد شد، اما نابسامانی اقتصادی یکی از موثرترین عوامل در افزایش این امر خواهد بود. با ایجاد مشکلات اقتصادی در خانوادهها، زوجها با عدم تامین اقتصادی روبهرو شده و فشارهای روانی آنها افزایش مییابد. این عوامل، موجب ایجاد تنش، قهر، دوری زوجین از یکدیگر و طلاق عاطفی در میان زوجها و در نهایت طلاق کامل خواهد شد.
همچنین افزایش فشارهای اقتصادی و تداوم وضعیت کنونی زمینهساز رشد بحرانهای اجتماعی میشود و با شرایط موجود و ناتوانی افراد در تامین مالی زندگی، به زودی شاهد افزایش آمار اعتیاد، جرم و جنایت، فرار دختران و خودفروشی زنان برای تامین نیازهای مالی خود خواهیم بود.
بر اساس اطلاعات منتشر شده از خبرگزاری مهر تعداد پروندههای ورودی به محاکم خانواده سراسر کشور در چند ماهه اخیر افزایش قابل توجهی داشته است. پیش از آشفتهبازار وضعیت اقتصادی اخیر، آمارها بیانگر ثبت ۱۶۰هزار و ۵۹۲ واقعه ازدواج و همچنین ثبت ۳۹هزار و ۹۶۷ واقعه طلاق بود اگر چه ثبت طلاق در این بازه زمانی با کاهش سه درصدی مواجه بود، اما آمار مراجعه به محاکم خانواده از افزایش تعداد مراجعات خبر میدادند. پس از آشفتهبازار و نوسانات اقتصادی اخیر که درصد عمده آن ناشی از بیتدبیریهای تیم اقتصادی دولت بود، به گفته برخی از مسوولان قضایی میزان دادخواستهای مرتبط با مهریه و به تناسب آن محکومان مهریه افزایش یافته و در صورت ادامه این وضعیت، سیر صعودی تعداد زندانیان مهریه ادامهدار خواهد بود.
همچنین آمارها از بالا رفتن میزان طلاقهای توافقی خبر میدهند. دلیل بسیاری از این درخواستهای طلاق موضوعات مالی ذکر شده و طلاقهای توافقی رتبه چهارم دادخواستهای قضایی را از آن خود کرده است. چهار هزار دادخواست طلاق توافقی در سال گذشته نسبت به مدت زمانی مشابه سال پیشتر افزایش داشته و همچنین پیش از آشفتهبازار اقتصادی تعداد دادخواستهای اعسار از پرداخت مهریه افزایش داشت که این آمار در بازه زمانی شش ماهه اخیر هم افزایش قابل توجهی داشته است.
البته لازم به ذکر است آمارهای ارائه شده تنها از وضعیت فروپاشی زندگیهایی خبر میدهد که ثبت قانونی شدهاند. بسیاری از جوانان که تازه در ابتدای راه برای ساختن زندگی مشترک بودهاند هم به پای نبود ثبات اقتصادی در کشور سوختند. نسل جوان همواره با سرکوب امید و انگیزه برای آینده دست به گریبان است چرا که در این وانفسای اقتصادی و اجتماعی هیچ امیدی برای ادامه ندارد چون تمام تلاشهایش برای رسیدن به هدف یک شبه از دست میرود.
مردم، قربانی بیکفایتی مسوولان
در شش ماهه اول سال، هر روز شاهد بالاتر رفتن قیمت ارز بودیم. ابتدای امر کسی باور نمیکرد قیمت دلار تا 19 هزار تومان بالا رود و پس از سیر صعودی قیمت ارز بسیاری از مردم به دنبال سرمایهگذاری و کسب سود بیشتر تمام زندگی و دارایی خود را فروختند و آن را تبدیل به دلار کردند. کمتر کسی است که از تلاطمهای اقتصادی سخن نگوید. قیمت سکه رکورد حدود 5 میلیون تومان را میزند؛ ارز بالاترین نرخ را در بازار آزاد به ثبت میرساند. همین نوسانات اقتصادی مشکلات اجتماعی زیادی را به مردم تحمیل کرده است و افکارعمومی دچار تشویش شده است. بسیاری از مردم که توان خرید طلا، مسکن و خودرو را نداشتند در حال حاضر توان خرید کالاهای روزمره را هم از دست دادهاند. مردمی که در بازار سودجویان سهمی ندارند تنها فشار گرانی کمرشان را خم کرده است و سبد خانوادهشان هر روز کمرونقتر میشود و کیفیت زندگی هم پایین میآید.
گرانی کالاها موجب اضطراب اجتماعی میشود و این موضوع اصلا به نفع جامعه نیست. برخی از مردم به دلیل ترس از گرانی و اضطراب به مخفیسازی و انبار کالاها میپردازند و همین مساله گرانی را تشدید میکند. به هم ریختگی سیاستگذاری فرهنگی و آشفتگی برنامهریزی مربوط به آن به شکلی درآمده است که حتی قیمت تولید داخل با نوسانات ارز دچار نوسان میشود.
برای کنترل این شرایط دولت باید فکری برای آشفتگیهای جامعه کند و اجازه ندهد قیمت کالا با ارز بالا و پایین شود. نوسان نرخ ارز مساله روانی روی مردم دارد و در کشور ما ثابت شده است اگر قیمتها در برخی از کالاها افزایش یابد دیگر قیمت پایین نمیآید. قیمت دلاری که تا چند روز پیش با سرعت تمام در حال بالا رفتن بود، یکباره سقوط میکند و دوباره مردم هستند که ضرر میکنند، مردم یک بار دیگر بازی خوردهاند و این بار تمام زندگیشان را از دست میدهند و هول و هراس جدیدی به روزهایشان اضافه میشود. در این میان همیشه مردم تنها قربانیان بازی هستند.
سرخوردگی در ایران هر روز بیشتر میشود
مشکلات ناشی از بیثباتی اقتصادی بیش از هرچیز باعث افزایش نزاع و افسردگی میشود. بروز خشم در افراد ناشی از ناکامی است که این ناکامی به صورت فکری ایجاد شده و به شکل خشم بروز میکند. عدم موفقیت و شکست در زمینه عاطفی، اقتصادی و اجتماعی از مصادیق ناکامی است و در این میان بحرانهای مالی و آسیبهای معیشتی به خانوادهها میزان احساس ناکامی را افزایش میدهد.
آمار جدید سازمان پزشکی قانونی مبنی بر افزایش پنج درصدی میزان نزاع در سطح جامعه است. نزاع یا پرخاشگری نتیجه ایجاد خشم در افراد است. این خشم در افکار افراد جمع شده و به صورت نزاع یا پرخاشگری بروز پیدا میکند. میزان امیدواری و ناامیدی افراد در زندگی اجتماعی عامل دیگر افزایش خشم و نزاع شناخته میشود و هرچه سطح ناامیدی در زندگی بیشتر باشد میزان فشار روانی بر فرد نیز افزایش یافته و به تبع آن پرخاشگری در رفتار مردم نمود پیدا میکند.
سهیل رضایی، روانشناس با اشاره به وضعیت کنونی به «جهان صنعت» میگوید: دلیل اینکه مردم همیشه با بازیهای مختلفی که در کشور ایجاد میشود همراهی میکنند، نداشتن قدرت تحلیل است. مردم به دلیل نداشتن دانش و آگاهی سوار بر موج جوسازیها میشوند و این باعث میشود قربانی بازیهای مختلف شوند. از طرف دیگر دولتمردان کشور ما هیچ صحبت واقعبینانهای نمیکنند. در سالهای گذشته مردم از طریق خرید دلار به سود رسیدند و حالا هم با همین تفکر تمام زندگی خودشان را حراج کردهاند که دلار تهیه کنند و از کنار آن سود ببرند. در ایران اکثر سازمانها رو به ورشکستگی میروند و همین باعث شده مردم ما پر از ترس و وحشت شوند، وحشت از دست دادن قدرت خرید و چون میبینند دولت هیچ نظارتی ندارد به همین دلیل تصمیم به سرمایهگذاریهای شخصی میگیرند و در این شرایط همیشه هم عدهای هستند که از سادگی مردم سود میبرند و در نهایت آنها پیروز میدان میشوند.
این روانشناس در ادامه خاطرنشان میکند: سرخوردگی مهمترین ویژگی برای افرادی است که یا این موج حرکت کردهاند و به هر کاری دست میزنند تا سرمایه خود را از دست ندهند. هیچ نهادی به مردم آموزش نداده که بورس یک حوزه تخصصی است و به همین دلیل دچار سردرگمی و در نهایت سرخوردگی میشوند که احتمال سکته و مرگ هم در میان این افراد زیاد است. شوک ناشی از این اتفاق باعث میشود مرد خانه بیشتر از همه از نظر روحی و روانی آسیب ببیند. این افراد فکر میکنند تمام زندگی و سهم بچهها و همسرشان را به خاطر تصمیم نادرست فدا کردهاند و نگرانی برای این افراد بیش از بقیه وجود دارد.
رضایی با انتقاد از صحبتهای اخیر علیاکبر ولایتی که گفته بود «از یمنیها یاد بگیریم که چگونه در برابر تهدید و تحریم مقاومت میکنند. به جای لباس لنگ میبندند و اسلحه به دست دارند و چند تکه نان خشک دستشان است » بیان میکند: این طریقه درست کشورداری نیست. کشورداران مسوول هستند تا برای مردم حداقل یک رفاه نسبی بسازند. اگر ما بخواهیم مثل یمن زندگی کنیم که نیازی به وجود دولتمردان نداریم. دولت ابزارهای تصمیمگیری دارد اما تحلیل درستی از شرایط ندارد. اگر این شرایط ادامهدار شود با موج گسترده مهاجرت جوانان، افراد تحصیلکرده به کشورهای دیگر و افرادی که به کشور وفادار هستند مواجه میشویم. استرس در تمام جهان وجود دارد اما باید دید دستاورد آن چیست؟ از پس استرسها به کجا میرسیم؟ در ایران استرسها هیچ دستاوردی برای کسی ندارد. زمانی که گفتوگوی غالب مردم ارز و پول باشد یعنی استرس برای ما هیچ دستاوردی جز سرخوردگی و سردرگمی نداشته است.
نظر شما